loading...
ashegh
ELAHE بازدید : 2 چهارشنبه 16 بهمن 1392 نظرات (0)

صحبت از “دیروز و امروز و فردا” نیست ، صحبت از توست و تو یعنی “همیشه”
.
.
یادت که می افتم ، از شوق دهان چشمانم آب می افتد !
.
.
پسر : بزرگترین آرزوت چیه ؟
دختر : اینکه عشقمو زیر بارون بغل کنم ! تو چی ؟
پسر : اینکه کسی که زیر بارون بغلش میکنی من باشم …
.

.

سلام به دوستان عزیز سایت ، روزتون بخیر !
امروز یکی از دوستان سایت که خواستن به اسم “نازی” معرفیشون کنم ، چندتا دلنوشته که از کارهای خودشون بود رو به شماره سایت ارسال کردن و دوست داشتن نظر بقیه رو در مورد نوشته هاشون بدونن …
منم تصمیم گرفتم نوشته هاشونو توی یه مطلب جدا بزارم چون اگه با مطالب دیگه قاطی میشدن ممکن بود خیلی توی دید نباشن و اونجوری که باید در موردشون نظر ارسال نشه !
در ضمن میتونید نوشته هارو نقد هم بکنید و اگه به نظرتون اشکالی دارن بگید ! البته علامتها و ویرایش کار من بوده و اگه اشکالی دارن مقصرش منم ؛ پس پیشاپیش و محض احتیاط به خاطر اشتباهات احتمالی معذرت خواهی میکنم !
و آخر اینکه اگه کسی نویسندگی میکنه یا شعر میگه یا هر مطلبی که کار خودش باشه رو میتونه به همین سبک در معرض دید/نقد قرار بده !!!
از همه و مخصوصا نویسنده مطالب تشکر میکنم ؛ وقت خوش !
.
.
اعتیاد هم دلیل زیبایی است برای مردن وقتی که تزریق هوای تو باشد …
.
.
“تــــــــــــــــــــــو” یادگار روز هایی هستی که نه فراموش می شوند و نه تکرار …
.
.
بعضی از آدم ها به بعضی چیزها عادت نمی کنند مثل من به نبودن تو !
.
.
معنای دنیا را در کسی ببین که دنیا برایش بدون تو معنایی ندارد …
.
.
خیلی دوستت دارم اما نمیدونم “خیلی” رو چطوری بنویسم که خیلی خونده بشه …
فرستنده : دلآرام
.
.
لبخند که میزنی ، کمترین اتفاقی که می افتد اختلال در تشخیص ماه های قمریست !

ELAHE بازدید : 1 چهارشنبه 16 بهمن 1392 نظرات (0)

عشق می بارد
بیا بدویم در باران
تو تا ته کوچه های دلم و من تا زیر رنگین کمان چشمانت !
.
.
مثل باران های بی اجازه وقت و بی وقت در هوایم پراکنده ای و من بی هوا ناگهان خیسم از تو …
.
.
باران که می بارد تو در راهی
از دشت شب تا باغ بیداری
از عطر عشق و آشتی لبریز
با ابر و آب و آسمان جاری
تا عطرِ آهنگ تو می رقصد
تا شعر باران تو می گیرد
.
.
باران بوی تو را می بارد …
.
.
دلم چتر می خواهد و یک روز بارانی که تو چتر را بگیری و مـن دستـانت را …
فرستنده : حمیدرضا
.
.
باران نمی زند که بگوید تو نیستی
می گوید از شبی که تو با من گریستی
.
.
دلم لک زده برای یک بار هم شده باران که می بارد تو در خیالم که نه ؛ در کنارم باشی …
.
.
باران مرا یاد چتر می اندازد و چتر مرا یاد قرارمان
قرارمان که یادت هست ؟
اینکه آغوشت را چتر کنی تا چشمهایم بیش ازین خیس نشوند ؟؟؟!

.

.

زندگی می کنم و برایش دلیل هم دارم :
دوست داشتن تــــــــــــــــــــــو …
.
.
شاهرگم قید توست ، بزنم میمیرم …
.
.
هیچ رویایی به پای بیداریم با تو نمیرسد
خوابها فقط خودشان را اذیت می کنند !
.
.
خوبان را باید روی چشم ها گذاشت …
کجایی ؟! چشم هایم بهانه ات را گرفته اند !
.
.
شمردن ستاره ها سخت نیست ، اگر تو بگویی به اندازه ی ستاره های آسمان دوستم داری …
.
.
آنقدر دوستت دارم که
پروانه ها گیج می شوند
گل ها تعجب می کنند
و باران دلش آب می افتد !
.
.
تو که باشی بس است …
مگر من جز “نفس” چه میخواهم ؟
.
.
احتیاجی به تسبیح نیست ، دستانت را که به من بدهی با انگشتانت ذکر “دوست داشتن” می دهم !
.
.
از تو دور بودن پر توقعم کرده …
حالا دیگر تمام تو را میخواهم تا بشوم ثروتمند ترین فرد روى زمین !

.

.

.

ﻋﺸﻘﺖ ﺑﺎس ﺗﻮ ﺑﻐﻠﺖ ﺑﺎﺷﻪ و تو ﻣﺤﮑﻢ ﺗﻮ ﺳﯿﻨﻪ ﺧﻮﺩﺕ ﻓﺸﺎﺭﺵ ﺑﺪﯼ ﺗﺎ ﻧﻔﺴﺶ ﺑﻨﺪ ﺑﯿﺎﺩ ، ﺟﯿﻎ ﺑﮑﺸﻪ …
ﺩﻭﺭ ﺧﻮﺩﺕ ﺑﭽﺮﺧﯽ ﻭ ﺑﭽﺮﺧﻮﻧﯿﺶ و ﺍﯾﻦ ﻗﺪﺭ بچرﺧﯽ و ﺍﯾﻦ ﻗﺪﺭ بچرﺧﻮﻧﯽ … ﺑﭽﺮﺧﯽ … ﺑﭽﺮﺧﻮﻧﯽ … ﺑﭽﺮﺧﯽ … ﺑﭽﺮﺧﻮﻧﯽ ﺗﺎ ﺳﺮ ﻫﺮﺩﻭﺗﺎﻧﻮ ﮔﯿﺞ ﺑﺮﻩ و ﭘﻬﻦ بشید ﺭﻭی ﺯﻣﯿﻦ و ﺑﻌﺪ ﭼﺸﻤﺎﺗﻮﻧﻮ ﺑﺒﻨﺪﯾﺪ و ﺩﻧﯿﺎ ﺩﻭﺭ ﺳﺮﺗﻮﻥ ﺑﭽﺮﺧﻪ … ﺑﭽﺮﺧﻪ … ﺑﭽﺮﺧﻪ …
ﺑﻌﺪ ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ باشید ﮐﻪ ﭼﻘﺪﺭ ﺯﻭﺭﺗﻮﻥ ﺯﯾﺎﺩﻩ ﮐﻪ ﺗﻮﻧﺴﺘﯿﻦ ﺩﻧﯿﺎ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺑﺰﺭﮔﯽ ﺭﻭ ﺑﭽﺮﺧﻮﻧﯿﻦ ؛ اونم دوﻧﻔﺮﯼ !!!
فرستنده : دلآرام
.
.
یک فلاسک چای و یک رودخانه که اعتماد به نفسش از دریا بیشتر است و تنها یک دوربین ، تنها برای اینکه گرفته باشمت یک سکانس در آغوشم …
اینست تمام دغدغه های مردی که از وصیت کردن بدش می آید !
.
.
ﻣﺮﺍ ﯾﺎﺩ ﺑﮕﯿﺮ نه مثل جبر نه مثل هندسه نه ﻣﺜﻞ ۱ منهای ۱ ﮐﻪ ﻫﻤﯿﺸﻪ ۰ ﻣﯿﺸﻮﺩ !
ﻣﺮﺍ ﯾﺎﺩ ﺑﮕﯿﺮ مثل نیمکت آخر زنگ آخر ﻭ ﺩﺳﺘﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﻧﺎﻡ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻣﺪﺍﻡ ﺭﻭﯼ ﭼﻮﺏ ﺣﮏ ﻣﯿﮑﺮﺩ ؛ مرا یاد بگیر …
.
.
صبح یعنی مست صدای تو
ظهر یعنی انتظار تو
عصر یعنی دلتنگم برای تو
شب یعنی یاد تو
و تو یعنی تمام لحظه های من !!!
.
.
بدون گذرنامه از خیالم عبور خواهی کرد ، مهربانیت را مرزی نیست …
فرستنده : مهشید
.
.
روز همان شب است و شب همه ی روزهاییست که “تو” نیستی !
.
.
من بی تو تمام میشوم و با تو تمام !
فرستنده : حمیدرضا
.
.
می شود “تو” ماهی قرمز باشی و “من” تُنگ بلور ؟
.
.
نمیدانم چرا وقتی دلم هوایت میکند نفس کشیدن فراموشم میشود …
انگار دلم تاب هوای دیگری را ندارد !
فرستنده : مهشید
.
.
عشق فریب بزرگی است اما دوست داشتن یک صداقت بی انتهاست …

.

.

 

با تمام احترامی که برای “شما” قائلم اما “تو” را دوست دارم !
.
.
من با همه فرق دارم !!!
چون من تــــــــو را دارم …
.
.
بودن تو دلیل نمی خواهد
تو خودت دلیل بودنی
بودن من را دلیل باش …
.
.
دوست داشتن ساده است و باور کردنش سخت
تو ساده باور کن که من سخت دوستت دارم …
.
.
*۱۴۴*I Love You#
شارژ جدید قلبت از طرف کسی که شگفت انگیز دوستت داره !
.
.
یه وقتایی فراموش کردن بعضیا مثل فراموش کردن نفس کشیدنه ، درست مثل فراموش کردن “تو” …
.
.
با تو قدم زدن را آنقدر دوست دارم که به جای خانه برای عشقمان جاده خواهم ساخت …
.
.
با مداد کودکیم مى نویسم دوستت دارم چون کودکى هیچوقت دروغ نمى گوید !!!

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 2
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 0
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 2
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 2
  • بازدید ماه : 2
  • بازدید سال : 5
  • بازدید کلی : 32